Fil Tailandning milliy ramzidir. | فیل نماد ملی تایلند است. |
Konurbatsiya maydoni 2819,26 km2. | مساحت این شهر 2819.26 کیلومتر مربع است. |
Hodisa yerga zarar yetkazdi. | این حادثه منجر به خسارات زمینی شد. |
Tanlovda 16 davlat ishtirok etdi. | 16 کشور در این مسابقه شرکت کردند. |
Bunday diatriba odatiy hodisa edi. | این نوع دیاتریب یک اتفاق عادی بود. |
Vilna Gaon Zoharga sharh yozgan. | ویلنا گائون تفسیری بر زوهر نوشته است. |
Lezyon odatda bolalarda mavjud. | این ضایعه معمولاً در کودکان وجود دارد. |
MakMahon Karsonni Kimga ishonasiz? | مک ماهون کارسون را از فیلم Who Do You Trust دنبال کرد؟ |
Class 4000 C3K ning davomidir. | کلاس 4000 دنباله ای از C3K است. |
Asl yaponcha sarlavha, A・I が止まらない! | عنوان اصلی ژاپنی، A・I が止まらない! |
U 13-bʼakʼtun yakunlanadi. | 13 بکتون تکمیل می شود. |
Bu tasavvufning yakuniy dunyosi. | این جهان غایی عارف است. |
Butun guruh podvalda qulflangan. | کل گروه در زیرزمین قفل شده اند. |
Banklar va Reyn ustidagi aylanish. | حلقه بین بانک ها و اوور راین. |
Aniq zaiflik katta kuchga aylandi. | همان چیزی که یک ضعف آشکار بود به یک نقطه قوت اصلی تبدیل شده است. |
Ga urganingiz uchun tashakkur | بابت ضربه زدن به |
Chunki kutgan qiz imonsizdir. | چون دختری که منتظر بود بی ایمان است. |
Bu faqat qaynab turgan komediya. | این فقط یک بوته داغ کمدی است. |
Muallif: Daniel Kristian Vall | نوشته شده توسط Daniel Christian WahlFollow کاتالیزور نوآوری تحول آفرین، ایجاد مشترک فرهنگی، طراحی کل سیستم ها و بازسازی زیست منطقه ای. |
Tramp Shumerga yanada qulayroq. | ترامپ مطلوب تر، شومر مطلوب تر است. |
Yosh xonimlar 1869 yil. | خانم های جوانی که به اشیاء ژاپنی نگاه می کنند، 1869. |
Javadekar BJPning rasmiy vakili. | جوادکار سخنگوی رسمی BJP است. |
Jafferxanpet - Chennai, Hindiston. | جافرخانپت محلی در چنای هند است. |
Musiqiy umuman ijobiy baholandi. | این موزیکال عموماً نقدهای مثبتی دریافت کرد. |
Richard, 1956 yil 2 sentyabrda Sr. | ریچارد در دوازدهمین مسابقه معروف جاز که در Wrigley Field در لس آنجلس برگزار شد، اجرا کرد که توسط لئون هفلین، پدر در 2 سپتامبر 1956 تهیه شد. |
Malenka 1969 | Malenka در 3 اوت 1969 در اسپانیا آزاد شد. |
Bu orada Pequot urushi boshlandi. | در این بین، جنگ پکوو شروع شده بود. |
2012 yil 5 martda Warner Bros. | در 5 مارس 2012، گزارش شد که برادران وارنر. |
Orolning homiysi - Saint Helier. | قدیس حامی جزیره سنت هلیر است. |
Oltin soch koltasi 1931 | کلت مو طلایی اولین بازی خود را در مسابقه دربی در اپسوم در اوایل تابستان 1931 انجام داد. |
Uorner 1999 | وارنر زمان و پول خود را به First Things First Foundation اختصاص داده است که نام آن از مصاحبه او پس از برنده شدن در Super Bowl در سال 1999 گرفته شده است. |
Xarobalar 2008 | The Ruins در 4 آوریل 2008 در ایالات متحده منتشر شد. |
Shouning asl nomi Stud Puppy edi. | عنوان اصلی نمایش Stud Puppy بود. |
1700 yil atrofida | امپراتوری مقدس روم در حدود سال 1700. |
Donaldson ABC News tomonidan 1967 | دونالدسون در اکتبر 1967 توسط ABC News به عنوان خبرنگار واشنگتن استخدام شد. |
Pit Vinkelman | پیت وینکلمن در سال 1990 به تاتلر پیشنهاد داد که Diamond Head را با شان هریس اصلاح کند. |
Kornvell 1985 | کورنول در دسامبر 1985 برنده یک دعوی افترا علیه روزنامهنگار نینا میسکوو و The Sunday People شد. |
yilda bosilgan. | در سال 2011، ماکو روی سن آمد و در 23 اکتبر به او اعطا شد. |
Ongning turli darajalari mavjud. | سطوح مختلفی از آگاهی وجود دارد. |
Y33 1995 yil iyundan 1999 | Y33 از ژوئن 1995 تا ژوئن 1999 فروخته شد. |
Bunday ishni kim qiladi? | چه کسی چنین کاری را انجام می دهد؟ |
Odatda narsalar. | چیزهای معمولی |
Bu soxta emas, bu haqiqiy. | این یکی ساختگی نیست، این یکی واقعی است. |
Meva pishdi. | میوه رسیده است. |
Hover texnikasi? | تکنیک شناور؟ |
Kislota havzalari. | حوضچه های اسید |
Birinchi raqam yuridik firma edi. | شماره اول یک موسسه حقوقی بود. |
U soxta folbin! | او یک فالگیر قلابی است! |
U javob bermadi. | او جواب نداد. |
Yaxshi, Frank. | باشه فرانک |
Qoniqarli, bekasi? | رضایت بخش، معشوقه؟ |
Mening sadoqatli oilam. | خانواده فداکار من |
Bunga kaptar panasi deyiladi. | به آن کفتر می گویند. |
Bu dahshatli, sirli yovuz xona. | این یک اتاق شیطانی مخفی و وحشتناک است. |
MILLIE, shuncha dahshatli edi. | خیلی وحشتناک بود، میلی. |
Bu juda aniq, | خیلی ملموس به نظر می رسد، |
Men seni buzmoqchi emasman. | من نمی خواهم شما را لوس کنم. |
Ot yuzi Li, ingichka Miller ... | هورس فیس لی، اسلیم میلر... |
uning boshi bosilib ezilgan edi. | سرش پا گذاشته و له شده بود. |
U hali yomonlikni tushunmagan edi. | او هنوز بدی را درک نکرده بود. |
U tunda uxlay olmadi. | آن شب نتوانست بخوابد. |
Ikkala masalada ham xato. | از هر دو جنبه اشتباه است. |
Mening raqamimni buzmaydi. | هیکلم را خراب نمی کند |
Bisikato ... eshikni oching. | بیسیکاتو... در را باز کن. |
Havo nozik va statik. | هوا نازک و ساکن. |
- Xayrli tong, miss Uoterxaus. | صبح بخیر خانم واترهاوس. |
Ertaga yakshanba. | فردا یکشنبه است. |
- U juda chiroyli personaj edi. | او شخصیت زیبایی بود.» |
Mayk bizning oldimizga keldi. | مایک به سمت ما آمد. |
Men talabaman. | من دانشجو هستم |